تا بهار آزادي (1) «ايران در انتظار [امام] خميني است»
دوشنبه, ۰۵ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۲:۲۹
خبر مراجعت حضرت امام خميني به ميهن اسلامي در روزهاي نخست بهمن ماه 57، شور و هيجان وصف ناپذيري را در ميان ملت ايجاد كرده بود. مردم مسلمان، از نقاط مختلف كشور براي شركت در مراسم استقبال از رهبر انقلاب، راهي تهران شده بودند. كارمندان هواپيمايي كشوري كه مدتي بود در اعتصاب به سر مي بردند...
نويد شاهد: با انتشار خبر بسته شدن فرودگاه و جلوگيري از آمدن رهبر انقلاب، تظاهرات مردم در شهرها شديدتر مي شد. در تهران، مردم پايتخت و خيل شهرستانيهايي كه براي استقبال از امام به تهران آمده بودند، با برپايي راهپيمايي گسترده به سوي فرودگاه مهرآباد، اعتراض و خشم خود را از بسته شدن فرودگاهها ابراز مي كردند. سفارت امريكا در تهران در گزارش خود به واشنگتن، اوضاع داخلي ايران را اين چنين توصيف كرده است: «ايران در انتظار [امام] خميني است.»
گزارش سفارت امريكا به واشنگتن در نخستين روزهاي بهمن 57: «ايران در انتظار [امام] خميني است»
خبر مراجعت حضرت امام خميني به ميهن اسلامي در روزهاي نخست بهمن ماه 57، شور و هيجان وصف ناپذيري را در ميان ملت ايجاد كرده بود. مردم مسلمان، از نقاط مختلف كشور براي شركت در مراسم استقبال از رهبر انقلاب، راهي تهران شده بودند. كارمندان هواپيمايي كشوري كه مدتي بود در اعتصاب به سر مي بردند، با شنيدن خبر بازگشت امام، اعلام كرده بودند كه يكي از هواپيماهاي 747 را به نام «پرواز انقلاب» براي انتقال رهبر انقلاب، از تهران به پاريس خواهند برد. مطبوعات دربارۀ ورود امام، با تيترهاي درشت مي نوشتند: «ورود امام خميني مستقيماً از راديو و تلويزيون پخش مي شود.»
بدنبال فرار شاه و خبر ورود امام، مبارزين حزب اللّه و انقلابيون مؤمن روحيه گرفته بودند؛ فريادهاي «اللّه اكبر» شبانۀ آنها محكمتر از شب هاي گذشته بود. «كميته برگزاري استقبال از امام» كار خود را آغاز كرده و مشغول فراهم ساختن مقدمات ورود رهبر انقلاب، بود.
حضرت امام ـ روز دوم بهمن ـ رمزي كلارك، وزير دادگستري پيشين آمريكا را كه خواستار ملاقات با آن حضرت شده بود، در نوفل لوشاتو به حضور پذيرفته بودند و كلارك در بازگشت به نيويورك، در يك مصاحبۀ مطبوعاتي گفته بود: «حضرت آيت اللّه خميني از امريكا خواسته اند كه از پشتيباني دولت شاپور بختيار، دست بردارد و از هر گونه مداخله در امور ايران خودداري كند.» و ادامه مي دهد: «حضرت آيت اللّه خميني از پشتيباني اكثريت ملت ايران برخوردارند و به اين ترتيب بدون شركت رهبر شيعيان، پيداكردن راه حلي براي مسائل ايران امكان پذير نيست...[1]»
دشمنان انقلاب اسلامي، وحشتزده از امكان بازگشت امام به دنبال راه چاره مي گشتند. ارتشبد قره باغي، رئيس ستاد ارتش، در خاطرات خود در اين رابطه نوشته است: «...تنها راه جلوگيري از آمدن آقاي خميني كه به نظرم رسيد، استعفا از مقام رياست ستاد بزرگ ارتشتاران بود. نتيجه اين كار از دو حال خارج نبود، يا در شوراي سلطنت با نظر من مبني بر جلوگيري از ورود آقاي خميني موافقت مي شد و يا من از قبول مسئوليت كناره گيري كرده و شاهد حوادث ناگوار و از هم پاشيدگي مملكت نمي شدم...[2]»
ارتشبد فردوست، پيرامون مراجعت امام، اظهار داشته است: «...گفته مي شد كه بختيار از روزي كه نخست وزير شد، هر روزه از ساعت 6 تا 8 بعدازظهر كميسيوني در نخست وزيري تشكيل مي داد كه در آن نمايندۀ ساواك، نمايندۀ شهرباني، نمايندۀ ژاندارمري، نمايندۀ ادارۀ دوم ارتش، رئيس ستاد ارتش و فرماندهان سه نيرو شركت داشتند. در اين كميسيون از مسائل انتظامي و اطلاعاتي و امنيتي صحبت مي شد و بخش قابل اعتنايي از جلسات، مصروف طرح نقشه براي جلوگيري از ورود امام مي گرديد...در همين كميسيون بود كه طرح انفجار هواپيماي امام نيز مطرح شد...[3]»
بازگشت قريب الوقوع حضرت امام خميني، بيش از همه ژنرال چهارستارۀ امريكايي، هايزر را نگران كرده بود. او كه مأمور حفظ سيستم امريكايي حكومت بود، در گزارش خود به هارولد براون ـ وزير دفاع امريكا ـ به وي گفته است: «...اعضاي گروه [كودتا] خبر بازگشت [امام] خميني را به من داده اند و خواستار آن شده اند كه امريكا كاري انجام دهد... بازگشت روز جمعه [امام] خميني خيلي زود است...[4]» هايزر در خاطرات خود اظهار مي دارد: «به اعتقاد من، امريكا بايد تهديد واقعي را مي شناخت. خطر بالقوۀ اصلي كه به فاجعه اي براي امريكا منجر مي شد، بازگشت سريع [امام] خميني به ايران بود. اگر امروز تعداد زيادي از افراد ارتش، به شاه وفادار مانده بودند، تعداد قابل توجهي هم بودند كه طرفدار [امام] خميني بودند و تعداد كمي هم كمونيست. نيروهاي مسلح متقاعد شده بودند كه بازگشت [امام] خميني به معناي پايان مطلق حيات شاه است[5].»
فعاليت هاي دشمنان انقلاب به اينجا انجاميده بود كه در جلسۀ شوراي امنيت ملي تصميم به بستن فرودگاه توسط فرمانداري نظامي و نيروي هوايي، گرفته شود و راديو اعلام كرده بود: «فرودگاه مهرآباد به علت عدم آمادگي براي پذيرفتن هواپيماها بسته است[6].»
حضرت امام خميني ـ فارغ از دسيسه هايي كه براي جلوگيري از مراجعت ايشان در جريان بود ـ در سخنراني روز 4 بهمن، تصميم خود را جهت بازگشت به ميهن اسلامي اظهار كرده مي فرمايند: «... از اينكه اين مدت شماها زحمت كشيديد عذر مي خواهم. خداوند شما همه را حفظ بكند و سلامت بدارد. و ما حالا مي رويم به اين مملكت ببينيم كه آيا چه مي شود. هر چه كه بشود هم، ما بنا داريم كه برويم... من بيعتم را از شماها برداشتم؛ عرض مي كنم كه ممكن است كه آنطوري كه اينها تهيه ديدند در اين سفر خطر در كار باشد و من ميل ندارم كه به خاطر من شما خداي نخواسته در خطر بيفتيد...»[7]
با انتشار خبر بسته شدن فرودگاه و جلوگيري از آمدن رهبر انقلاب، تظاهرات و اعتراضات مردم در شهرها و تهران شديدتر مي شد. در تهران، مردم پايتخت و خيل شهرستانيهايي كه براي استقبال از امام به تهران آمده بودند، با برپايي راهپيمايي گسترده به سوي فرودگاه مهرآباد، اعتراض و خشم خود را از بسته شدن فرودگاهها ابراز مي كردند. تعدادي از پرسنل نيروي هوايي در اعتراض به تعطيلي فرودگاهها و لغو سفر رهبر انقلاب، طي تظاهراتي به منزل آيت اللّه طالقاني روانه شده بودند[8].
سفارت امريكا در تهران در گزارش خود به واشنگتن، اوضاع داخلي ايران را اين چنين توصيف كرده است: «...ايران در انتظار [امام] خميني است. بختيار عهد مي كند كه محكم بايستد... آيت اللّه هاي ميانه رو خود را از بختيار دور مي كنند. بختيار نخست وزير ديشب ملت را مورد خطاب قرار داد و اظهار داشت كه وي استعفا نخواهد داد... اعتصابات بدون كاسته شدن ادامه مي يابد. كارگران (كاركنان) مخالف، شب گذشته درست پس از اينكه وي (بختيار) سخنرانيش را شروع نموده بود، برق را قطع كردند... كاركنان راديو تلويزيون ملي ايران رسماً از قبول رئيس جديدشان، امير مسعود برزين خودداري نموده اند. كاركنان وزارت دادگستري نيز اظهار داشته اند، هيچ وزيري را كه توسط بختيار منصوب شده است، قبول نخواهند كرد در همين حال كميته منتخب امام خميني در رابطه با تنظيم اعتصابات از كاركنان پست و مخابرات خواست تا بمنظور رفع نياز و ارسال مواد پستي و برقراري ارتباطات هموطنان بويژه در آستانه ورود امام به ايران، اعتصاب خود را پايان دهند. اين درخواست بلافاصله مورد اجابت كاركنان اعتصابي قرار گرفت[9].
ايران، در اين روزها شاهد آخرين تلاش امريكا در راه اندازي تظاهرات ساختگي متعددي در شهرهاي مختلف بوسيله ساواكيها، نيروهاي نظامي وفادار به رژيم و چماق بدستها بود. به گزارش مطبوعات در دزفول، اروميه (رضائيه سابق)، بندر انزلي (بندر پهلوي سابق)، بازار تهران، مسير اهواز ـ بروجرد، جاده هاي كرمانشاه، مشكين شهر، خوي، اهواز، و مناطق متعدد ديگر، چماق بدستان با حمايت نيروهاي نظامي به طرفداري از رژيم و قانون اساسي تظاهرات كرده و در اغلب موارد با حمله به مغازه ها و مردم، فاجعه آفريده بودند. همزمان با اين اغتشاشات كه در برابر قيام سراسري ايران بويژه در اين روزها غير قابل اعتنا بود، شايعۀ كودتاي نظامي نيز مرتباً از سوي خبرگزاريها و راديوهاي بيگانه پخش مي شد[10] اين تلاشها آخرين اقدامات كاخ سفيد بود كه براساس سناريوي جورج بال[11] به مرحلۀ اجرا گذارده شده بود.
رهبر انقلاب در بيانات امروز خود، عليرغم بحرانهاي داخل ايران و موانعي كه از جانب امريكا و دول غرب در راه پيروزي نهضت ايجاد مي شد، انقلاب اسلامي را پيروز تلقي كرده و براي بازسازي كشور مي فرمايند: «...كار يك كشور نمي شود انجام بگيرد الاّ اينكه همۀ اجزاي كشور، همۀ افراد كشور، در آن همكاري كنند. اگر ملت ايران همۀ آنها، هر كس در هر جا هست، اقدام به ساختمان اين مملكت نكند، مملكت به حال خرابه يا نيم خرابه باقي خواهد ماند و مسئول خواهيم بود همه. هر كس هر كاري را مي تواند بايد تا يك مدتي با صبر و تحمل، و تحمل زحمات اقدام بكند. اگر همچو چيزي شد مملكتي آباد و صحيح و خوب محقق خواهدشد...»[12] (كوثر، ج2، ص 616-620)
متن كامل سخنان امام را در ادامه مي خوانيد:
[بسم اللَّه الرحمن الرحيم ]
من از همه اين آقايان متشكرم كه در اين موقعي كه ما گرفتار اين مسائل هستيم، كمك كردند و كارها را انجام دادند. و بايد بگويم كه كار، كار خودشان بوده و منزلْ منزل خودشان بوده؛ و اين معنا را تنبه بدهم كه وقتي در يك منزل محقري ما بايد با اجتماع كار بكنيم، يعني دسته جمعي هر كسي يك كارش را بكند، و ميسور نيست براي يك نفر يا دو نفر [كه ] همه كارها را انجام بدهند، آن وقت راجع به كار كشوري كه الآن تقريباً بايد گفت مصايب هست و تا حالا خرابكاري بوده، كار يك كشور نمي شود انجام بگيرد الّا اينكه همه اجزاي كشور، همه افراد كشور، در آن همكاري كنند. اگر ملت ايران همه آنها، هر كس در هر جا هست، اقدام به ساختمان اين مملكت نكند، مملكت به حال خرابه يا نيم خرابه باقي خواهد ماند و مسئول خواهيم بود همه. هر كس هر كاري را مي تواند بايد تا يك مدتي با صبر و تحمل و ...، تحمل زحمات اقدام بكند. اگر همچو چيزي شد مملكتي آباد و صحيح و خوب محقق خواهد شد. همه جهاتش تمام خواهد شد.
و باز همه اجزاي مملكت بايد نظارت در امور بكنند كه نتوانند شياطين باز رخنه بكنند. در [ادارات ] دولتي اشخاصي كه رفت و آمد مي كنند، اينها بايد نظارت در كارهاي آنها بكنند، يعني مثل سمت بازرسي و تفتيش و اين طور چيزها كه اگر خطايي اينها مي كنند، تعمدي مي كنند- عرض مي كنم كه- خيانتي مي كنند، به دستگاه قضايي اطلاع بدهند تا اينكه آنها تعقيب بكنند.
همه مصيبتهايي كه در اين سالها واقع شده است براي اين بوده است كه دستگاهها سرِخود بوده اند. از آن دستگاه اول گرفته، آن شخصي كه به اسم شاه در اين مملكت حكومت كرده، سرِ خود حكومت كرده، مقيد به قوانين نبوده. وقتي كه اين سرِ خود حركت كرد، كساني هم كه دنبال او هستند از او ياد مي گيرند، اينها هم سرِ خود مي شوند. وقتي يك مجلسي را به طور سرِخودي و بدون رعايت قوانين به وجود آوردند، نمايندگان اين مجلس هم سرِخود خواهند شد، پايبندِ قوانين نخواهند شد. بايد اينها خاتمه پيدا بكند اگر بخواهد مملكت ايران يك مملكتي بشود كه مترقي به معناي واقعي باشد، نه اينكه لفظي و همين گفتن ترقي. معنويات يك مملكتي را بايد درصدد بود كه اصلاحش كرد؛ يعني بايد دست خيانت را كوتاه كرد، دست جنايات را كوتاه كرد. همه جاهايي كه يك عضوي از اعضاي ادارات دولتي يا دولت، عضوي از اعضاي دولت تكفل مي كنند، مردم موظفند كه نظارت كنند در آن. آنهايي كه مي روند آنجا براي گرفتاريهايي كه مثلًا دارند، محاكماتي كه دارند، مي روند در كلانتريها، مي روند در نظميه، مي روند در- عرض مي كنم- دادگستري و امثال اينها، خودشان بايد ناظر باشند كه چه مي گذرد. و خودشان مكلفند، اگر بخواهند مملكت اصلاح بشود مكلفند كه چيزهايي كه گذشته است اگر خلاف بوده است، به جاهايي كه براي اين امر تأسيس مي شود اطلاع بدهند تا تعقيب بشوند. اگر مدتي يك همچو جهتي پيش بيايد كه يك محاكم صالحه اي تصرف بكند در همه امور، يعني برسد به داد مردم، همچو نباشد كه مثل حالا باشد كه دادگستريها كاري به اين حرفها ندارند يا نمي توانند داشته باشند- عرض مي كنم- كلانتريها كه بخواهند مردم را لخت بكنند، امثال اينها، اگر اين طورها باز ادامه پيدا بكند فرض كنيد كه آن دزد بزرگ رفت، دزد [هاي ] كوچك جاي او مي نشينند و كارها را انجام مي دهند. بايد همه تان- همه مان در اين امور دقت كنيم و دنبال كنيم و فداكاري بكنيم تا اينكه ان شاء اللَّه يك مملكت صحيحي بار بيايد.
من از خداي تبارك و تعالي سلامت همه شما را مي خواهم. و از اينكه اين مدت شماها زحمت كشيديد عذر مي خواهم. خداوند شما همه را حفظ بكند و سلامت بدارد. و ما حالا مي رويم به اين مملكت ببينيم كه آيا چه مي شود. هر چه كه بشود هم، ما بنا داريم كه برويم؛ حالا چه از بين راه برگرديم و باز هم خدمت شما باشيم يا خير، برويم و پياده بشويم و هر چه بشود.
[يكي از حضار: ما افتخار مي كنيم قربان در خدمتتان باشيم ]
امام: خدا همه تان را حفظ كند.
و من اين را هم بايد بگويم به شما آقايان كه- به آقاي يزدي و بعضي از آقايان گفتم- كه من بيعتم را از شماها برداشتم؛ عرض مي كنم كه ممكن است كه آن طوري كه اينها تهيه ديدند در اين سفر خطر در كار باشد و من ميل ندارم كه به خاطر من شما خداي نخواسته در خطر بيفتيد. من سِنم ديگر گذشته، شما حالا جوان هستيد.
[يكي از حضار: ... اين سخن با خون سرخ خويش امضا مي كنم ]
[يكي ديگر از حضار: من به خانمها هم عرض كردم كه آقا فرمودند احياناً خانمها نباشند در هواپيما. ايشان ناراحت هستند كه من خدمت شما عرض كنم، مگر امام حسين حضرت زينب و خواهران خويش را همراه نبردند؟]
امام: خوب، حالا امام حسين، امام حسين بود. ما يكجور ديگر است وضعمان. نخير، من ميل دارم همراه خانمها نباشم، آقايان هم همين طور. همين هم كه، خوب گمان مي كنم اگر اين طور بشود كه من بروم علي حده و بعد آقايان [بيايند نگراني من كمتر است ].
خداوند عمر شما را زياد كند؛ موفق باشيد ان شاء اللَّه. در هر صورت من برايم ناگوار است كه براي خاطر من كسي به زحمت بيفتد. من براي خودم مانعي ندارد اما ناگوار است برايم كه ببينم يكي از برادرهاي من براي خاطر من گرفتار شده است. ان شاء اللَّه خداوند همه تان را حفظ كند و موفق باشيد.
برگرفته از موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (س)
[1]. روزنامۀ اطلاعات، مورخۀ 3/11/57 [2]. اعترافات ژنرال، ص 208 [3]. ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج 1، ص 607 [4]. مأموريت در تهران، ص 176 [5]. مأموريت در تهران، ص 178 [6]. اعترافات ژنرال، ص 226 [7]. صحيفه امام؛ ج 5، ص 526 - 527 [8]. مطبوعات، 4 بهمن 57 [9].روزنامۀ اطلاعات، 4 بهمن 57 [10]. اول بهمن خبرگزاري آسوشيتدپرس از قول يك مقام وزارت خارجۀ آمريكا پيشبيني كرد كه حوادث ناگوار و رويارويي غير قابل كنترل در انتظار ايران است. روزنامۀ اطلاعات 1/11/57. راديو لندن گفت: خطر جنگ داخلي ايران را تهديد ميكند (همان مأخذ). خبرگزاري فرانسه سوم بهمن گزارش داد كه اردشير زاهدي تهديد به كودتا مي كند (روزنامۀ اطلاعات، 3 بهمن). همين خبرگزاري چند روز پيش اعلام كرد: هواپيماهاي شوروي بر فراز درياي عمان، خليج فارس و جنوب ايران پرواز مي كنند و ناو هواپيما بر آمريكايي كانستليشن در نزديكي جزيرۀ قشم مستقر شده است. تقويم تاريخ انقلاب اسلامي ايران، ص 242. [11]. رجوع كنيد به پاورقي 10، ص 599 [12]. صحيفه امام؛ ج 5، ص 5
گزارش سفارت امريكا به واشنگتن در نخستين روزهاي بهمن 57: «ايران در انتظار [امام] خميني است»
خبر مراجعت حضرت امام خميني به ميهن اسلامي در روزهاي نخست بهمن ماه 57، شور و هيجان وصف ناپذيري را در ميان ملت ايجاد كرده بود. مردم مسلمان، از نقاط مختلف كشور براي شركت در مراسم استقبال از رهبر انقلاب، راهي تهران شده بودند. كارمندان هواپيمايي كشوري كه مدتي بود در اعتصاب به سر مي بردند، با شنيدن خبر بازگشت امام، اعلام كرده بودند كه يكي از هواپيماهاي 747 را به نام «پرواز انقلاب» براي انتقال رهبر انقلاب، از تهران به پاريس خواهند برد. مطبوعات دربارۀ ورود امام، با تيترهاي درشت مي نوشتند: «ورود امام خميني مستقيماً از راديو و تلويزيون پخش مي شود.»
بدنبال فرار شاه و خبر ورود امام، مبارزين حزب اللّه و انقلابيون مؤمن روحيه گرفته بودند؛ فريادهاي «اللّه اكبر» شبانۀ آنها محكمتر از شب هاي گذشته بود. «كميته برگزاري استقبال از امام» كار خود را آغاز كرده و مشغول فراهم ساختن مقدمات ورود رهبر انقلاب، بود.
حضرت امام ـ روز دوم بهمن ـ رمزي كلارك، وزير دادگستري پيشين آمريكا را كه خواستار ملاقات با آن حضرت شده بود، در نوفل لوشاتو به حضور پذيرفته بودند و كلارك در بازگشت به نيويورك، در يك مصاحبۀ مطبوعاتي گفته بود: «حضرت آيت اللّه خميني از امريكا خواسته اند كه از پشتيباني دولت شاپور بختيار، دست بردارد و از هر گونه مداخله در امور ايران خودداري كند.» و ادامه مي دهد: «حضرت آيت اللّه خميني از پشتيباني اكثريت ملت ايران برخوردارند و به اين ترتيب بدون شركت رهبر شيعيان، پيداكردن راه حلي براي مسائل ايران امكان پذير نيست...[1]»
دشمنان انقلاب اسلامي، وحشتزده از امكان بازگشت امام به دنبال راه چاره مي گشتند. ارتشبد قره باغي، رئيس ستاد ارتش، در خاطرات خود در اين رابطه نوشته است: «...تنها راه جلوگيري از آمدن آقاي خميني كه به نظرم رسيد، استعفا از مقام رياست ستاد بزرگ ارتشتاران بود. نتيجه اين كار از دو حال خارج نبود، يا در شوراي سلطنت با نظر من مبني بر جلوگيري از ورود آقاي خميني موافقت مي شد و يا من از قبول مسئوليت كناره گيري كرده و شاهد حوادث ناگوار و از هم پاشيدگي مملكت نمي شدم...[2]»
ارتشبد فردوست، پيرامون مراجعت امام، اظهار داشته است: «...گفته مي شد كه بختيار از روزي كه نخست وزير شد، هر روزه از ساعت 6 تا 8 بعدازظهر كميسيوني در نخست وزيري تشكيل مي داد كه در آن نمايندۀ ساواك، نمايندۀ شهرباني، نمايندۀ ژاندارمري، نمايندۀ ادارۀ دوم ارتش، رئيس ستاد ارتش و فرماندهان سه نيرو شركت داشتند. در اين كميسيون از مسائل انتظامي و اطلاعاتي و امنيتي صحبت مي شد و بخش قابل اعتنايي از جلسات، مصروف طرح نقشه براي جلوگيري از ورود امام مي گرديد...در همين كميسيون بود كه طرح انفجار هواپيماي امام نيز مطرح شد...[3]»
بازگشت قريب الوقوع حضرت امام خميني، بيش از همه ژنرال چهارستارۀ امريكايي، هايزر را نگران كرده بود. او كه مأمور حفظ سيستم امريكايي حكومت بود، در گزارش خود به هارولد براون ـ وزير دفاع امريكا ـ به وي گفته است: «...اعضاي گروه [كودتا] خبر بازگشت [امام] خميني را به من داده اند و خواستار آن شده اند كه امريكا كاري انجام دهد... بازگشت روز جمعه [امام] خميني خيلي زود است...[4]» هايزر در خاطرات خود اظهار مي دارد: «به اعتقاد من، امريكا بايد تهديد واقعي را مي شناخت. خطر بالقوۀ اصلي كه به فاجعه اي براي امريكا منجر مي شد، بازگشت سريع [امام] خميني به ايران بود. اگر امروز تعداد زيادي از افراد ارتش، به شاه وفادار مانده بودند، تعداد قابل توجهي هم بودند كه طرفدار [امام] خميني بودند و تعداد كمي هم كمونيست. نيروهاي مسلح متقاعد شده بودند كه بازگشت [امام] خميني به معناي پايان مطلق حيات شاه است[5].»
فعاليت هاي دشمنان انقلاب به اينجا انجاميده بود كه در جلسۀ شوراي امنيت ملي تصميم به بستن فرودگاه توسط فرمانداري نظامي و نيروي هوايي، گرفته شود و راديو اعلام كرده بود: «فرودگاه مهرآباد به علت عدم آمادگي براي پذيرفتن هواپيماها بسته است[6].»
حضرت امام خميني ـ فارغ از دسيسه هايي كه براي جلوگيري از مراجعت ايشان در جريان بود ـ در سخنراني روز 4 بهمن، تصميم خود را جهت بازگشت به ميهن اسلامي اظهار كرده مي فرمايند: «... از اينكه اين مدت شماها زحمت كشيديد عذر مي خواهم. خداوند شما همه را حفظ بكند و سلامت بدارد. و ما حالا مي رويم به اين مملكت ببينيم كه آيا چه مي شود. هر چه كه بشود هم، ما بنا داريم كه برويم... من بيعتم را از شماها برداشتم؛ عرض مي كنم كه ممكن است كه آنطوري كه اينها تهيه ديدند در اين سفر خطر در كار باشد و من ميل ندارم كه به خاطر من شما خداي نخواسته در خطر بيفتيد...»[7]
با انتشار خبر بسته شدن فرودگاه و جلوگيري از آمدن رهبر انقلاب، تظاهرات و اعتراضات مردم در شهرها و تهران شديدتر مي شد. در تهران، مردم پايتخت و خيل شهرستانيهايي كه براي استقبال از امام به تهران آمده بودند، با برپايي راهپيمايي گسترده به سوي فرودگاه مهرآباد، اعتراض و خشم خود را از بسته شدن فرودگاهها ابراز مي كردند. تعدادي از پرسنل نيروي هوايي در اعتراض به تعطيلي فرودگاهها و لغو سفر رهبر انقلاب، طي تظاهراتي به منزل آيت اللّه طالقاني روانه شده بودند[8].
سفارت امريكا در تهران در گزارش خود به واشنگتن، اوضاع داخلي ايران را اين چنين توصيف كرده است: «...ايران در انتظار [امام] خميني است. بختيار عهد مي كند كه محكم بايستد... آيت اللّه هاي ميانه رو خود را از بختيار دور مي كنند. بختيار نخست وزير ديشب ملت را مورد خطاب قرار داد و اظهار داشت كه وي استعفا نخواهد داد... اعتصابات بدون كاسته شدن ادامه مي يابد. كارگران (كاركنان) مخالف، شب گذشته درست پس از اينكه وي (بختيار) سخنرانيش را شروع نموده بود، برق را قطع كردند... كاركنان راديو تلويزيون ملي ايران رسماً از قبول رئيس جديدشان، امير مسعود برزين خودداري نموده اند. كاركنان وزارت دادگستري نيز اظهار داشته اند، هيچ وزيري را كه توسط بختيار منصوب شده است، قبول نخواهند كرد در همين حال كميته منتخب امام خميني در رابطه با تنظيم اعتصابات از كاركنان پست و مخابرات خواست تا بمنظور رفع نياز و ارسال مواد پستي و برقراري ارتباطات هموطنان بويژه در آستانه ورود امام به ايران، اعتصاب خود را پايان دهند. اين درخواست بلافاصله مورد اجابت كاركنان اعتصابي قرار گرفت[9].
ايران، در اين روزها شاهد آخرين تلاش امريكا در راه اندازي تظاهرات ساختگي متعددي در شهرهاي مختلف بوسيله ساواكيها، نيروهاي نظامي وفادار به رژيم و چماق بدستها بود. به گزارش مطبوعات در دزفول، اروميه (رضائيه سابق)، بندر انزلي (بندر پهلوي سابق)، بازار تهران، مسير اهواز ـ بروجرد، جاده هاي كرمانشاه، مشكين شهر، خوي، اهواز، و مناطق متعدد ديگر، چماق بدستان با حمايت نيروهاي نظامي به طرفداري از رژيم و قانون اساسي تظاهرات كرده و در اغلب موارد با حمله به مغازه ها و مردم، فاجعه آفريده بودند. همزمان با اين اغتشاشات كه در برابر قيام سراسري ايران بويژه در اين روزها غير قابل اعتنا بود، شايعۀ كودتاي نظامي نيز مرتباً از سوي خبرگزاريها و راديوهاي بيگانه پخش مي شد[10] اين تلاشها آخرين اقدامات كاخ سفيد بود كه براساس سناريوي جورج بال[11] به مرحلۀ اجرا گذارده شده بود.
رهبر انقلاب در بيانات امروز خود، عليرغم بحرانهاي داخل ايران و موانعي كه از جانب امريكا و دول غرب در راه پيروزي نهضت ايجاد مي شد، انقلاب اسلامي را پيروز تلقي كرده و براي بازسازي كشور مي فرمايند: «...كار يك كشور نمي شود انجام بگيرد الاّ اينكه همۀ اجزاي كشور، همۀ افراد كشور، در آن همكاري كنند. اگر ملت ايران همۀ آنها، هر كس در هر جا هست، اقدام به ساختمان اين مملكت نكند، مملكت به حال خرابه يا نيم خرابه باقي خواهد ماند و مسئول خواهيم بود همه. هر كس هر كاري را مي تواند بايد تا يك مدتي با صبر و تحمل، و تحمل زحمات اقدام بكند. اگر همچو چيزي شد مملكتي آباد و صحيح و خوب محقق خواهدشد...»[12] (كوثر، ج2، ص 616-620)
متن كامل سخنان امام را در ادامه مي خوانيد:
[بسم اللَّه الرحمن الرحيم ]
من از همه اين آقايان متشكرم كه در اين موقعي كه ما گرفتار اين مسائل هستيم، كمك كردند و كارها را انجام دادند. و بايد بگويم كه كار، كار خودشان بوده و منزلْ منزل خودشان بوده؛ و اين معنا را تنبه بدهم كه وقتي در يك منزل محقري ما بايد با اجتماع كار بكنيم، يعني دسته جمعي هر كسي يك كارش را بكند، و ميسور نيست براي يك نفر يا دو نفر [كه ] همه كارها را انجام بدهند، آن وقت راجع به كار كشوري كه الآن تقريباً بايد گفت مصايب هست و تا حالا خرابكاري بوده، كار يك كشور نمي شود انجام بگيرد الّا اينكه همه اجزاي كشور، همه افراد كشور، در آن همكاري كنند. اگر ملت ايران همه آنها، هر كس در هر جا هست، اقدام به ساختمان اين مملكت نكند، مملكت به حال خرابه يا نيم خرابه باقي خواهد ماند و مسئول خواهيم بود همه. هر كس هر كاري را مي تواند بايد تا يك مدتي با صبر و تحمل و ...، تحمل زحمات اقدام بكند. اگر همچو چيزي شد مملكتي آباد و صحيح و خوب محقق خواهد شد. همه جهاتش تمام خواهد شد.
و باز همه اجزاي مملكت بايد نظارت در امور بكنند كه نتوانند شياطين باز رخنه بكنند. در [ادارات ] دولتي اشخاصي كه رفت و آمد مي كنند، اينها بايد نظارت در كارهاي آنها بكنند، يعني مثل سمت بازرسي و تفتيش و اين طور چيزها كه اگر خطايي اينها مي كنند، تعمدي مي كنند- عرض مي كنم كه- خيانتي مي كنند، به دستگاه قضايي اطلاع بدهند تا اينكه آنها تعقيب بكنند.
همه مصيبتهايي كه در اين سالها واقع شده است براي اين بوده است كه دستگاهها سرِخود بوده اند. از آن دستگاه اول گرفته، آن شخصي كه به اسم شاه در اين مملكت حكومت كرده، سرِ خود حكومت كرده، مقيد به قوانين نبوده. وقتي كه اين سرِ خود حركت كرد، كساني هم كه دنبال او هستند از او ياد مي گيرند، اينها هم سرِ خود مي شوند. وقتي يك مجلسي را به طور سرِخودي و بدون رعايت قوانين به وجود آوردند، نمايندگان اين مجلس هم سرِخود خواهند شد، پايبندِ قوانين نخواهند شد. بايد اينها خاتمه پيدا بكند اگر بخواهد مملكت ايران يك مملكتي بشود كه مترقي به معناي واقعي باشد، نه اينكه لفظي و همين گفتن ترقي. معنويات يك مملكتي را بايد درصدد بود كه اصلاحش كرد؛ يعني بايد دست خيانت را كوتاه كرد، دست جنايات را كوتاه كرد. همه جاهايي كه يك عضوي از اعضاي ادارات دولتي يا دولت، عضوي از اعضاي دولت تكفل مي كنند، مردم موظفند كه نظارت كنند در آن. آنهايي كه مي روند آنجا براي گرفتاريهايي كه مثلًا دارند، محاكماتي كه دارند، مي روند در كلانتريها، مي روند در نظميه، مي روند در- عرض مي كنم- دادگستري و امثال اينها، خودشان بايد ناظر باشند كه چه مي گذرد. و خودشان مكلفند، اگر بخواهند مملكت اصلاح بشود مكلفند كه چيزهايي كه گذشته است اگر خلاف بوده است، به جاهايي كه براي اين امر تأسيس مي شود اطلاع بدهند تا تعقيب بشوند. اگر مدتي يك همچو جهتي پيش بيايد كه يك محاكم صالحه اي تصرف بكند در همه امور، يعني برسد به داد مردم، همچو نباشد كه مثل حالا باشد كه دادگستريها كاري به اين حرفها ندارند يا نمي توانند داشته باشند- عرض مي كنم- كلانتريها كه بخواهند مردم را لخت بكنند، امثال اينها، اگر اين طورها باز ادامه پيدا بكند فرض كنيد كه آن دزد بزرگ رفت، دزد [هاي ] كوچك جاي او مي نشينند و كارها را انجام مي دهند. بايد همه تان- همه مان در اين امور دقت كنيم و دنبال كنيم و فداكاري بكنيم تا اينكه ان شاء اللَّه يك مملكت صحيحي بار بيايد.
من از خداي تبارك و تعالي سلامت همه شما را مي خواهم. و از اينكه اين مدت شماها زحمت كشيديد عذر مي خواهم. خداوند شما همه را حفظ بكند و سلامت بدارد. و ما حالا مي رويم به اين مملكت ببينيم كه آيا چه مي شود. هر چه كه بشود هم، ما بنا داريم كه برويم؛ حالا چه از بين راه برگرديم و باز هم خدمت شما باشيم يا خير، برويم و پياده بشويم و هر چه بشود.
[يكي از حضار: ما افتخار مي كنيم قربان در خدمتتان باشيم ]
امام: خدا همه تان را حفظ كند.
و من اين را هم بايد بگويم به شما آقايان كه- به آقاي يزدي و بعضي از آقايان گفتم- كه من بيعتم را از شماها برداشتم؛ عرض مي كنم كه ممكن است كه آن طوري كه اينها تهيه ديدند در اين سفر خطر در كار باشد و من ميل ندارم كه به خاطر من شما خداي نخواسته در خطر بيفتيد. من سِنم ديگر گذشته، شما حالا جوان هستيد.
[يكي از حضار: ... اين سخن با خون سرخ خويش امضا مي كنم ]
[يكي ديگر از حضار: من به خانمها هم عرض كردم كه آقا فرمودند احياناً خانمها نباشند در هواپيما. ايشان ناراحت هستند كه من خدمت شما عرض كنم، مگر امام حسين حضرت زينب و خواهران خويش را همراه نبردند؟]
امام: خوب، حالا امام حسين، امام حسين بود. ما يكجور ديگر است وضعمان. نخير، من ميل دارم همراه خانمها نباشم، آقايان هم همين طور. همين هم كه، خوب گمان مي كنم اگر اين طور بشود كه من بروم علي حده و بعد آقايان [بيايند نگراني من كمتر است ].
خداوند عمر شما را زياد كند؛ موفق باشيد ان شاء اللَّه. در هر صورت من برايم ناگوار است كه براي خاطر من كسي به زحمت بيفتد. من براي خودم مانعي ندارد اما ناگوار است برايم كه ببينم يكي از برادرهاي من براي خاطر من گرفتار شده است. ان شاء اللَّه خداوند همه تان را حفظ كند و موفق باشيد.
برگرفته از موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (س)
[1]. روزنامۀ اطلاعات، مورخۀ 3/11/57 [2]. اعترافات ژنرال، ص 208 [3]. ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج 1، ص 607 [4]. مأموريت در تهران، ص 176 [5]. مأموريت در تهران، ص 178 [6]. اعترافات ژنرال، ص 226 [7]. صحيفه امام؛ ج 5، ص 526 - 527 [8]. مطبوعات، 4 بهمن 57 [9].روزنامۀ اطلاعات، 4 بهمن 57 [10]. اول بهمن خبرگزاري آسوشيتدپرس از قول يك مقام وزارت خارجۀ آمريكا پيشبيني كرد كه حوادث ناگوار و رويارويي غير قابل كنترل در انتظار ايران است. روزنامۀ اطلاعات 1/11/57. راديو لندن گفت: خطر جنگ داخلي ايران را تهديد ميكند (همان مأخذ). خبرگزاري فرانسه سوم بهمن گزارش داد كه اردشير زاهدي تهديد به كودتا مي كند (روزنامۀ اطلاعات، 3 بهمن). همين خبرگزاري چند روز پيش اعلام كرد: هواپيماهاي شوروي بر فراز درياي عمان، خليج فارس و جنوب ايران پرواز مي كنند و ناو هواپيما بر آمريكايي كانستليشن در نزديكي جزيرۀ قشم مستقر شده است. تقويم تاريخ انقلاب اسلامي ايران، ص 242. [11]. رجوع كنيد به پاورقي 10، ص 599 [12]. صحيفه امام؛ ج 5، ص 5
نظر شما